محمدحسینمحمدحسین، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

کوچولوهای مامانی

محمدحسین با داداشی در حرم

جاتون خالی روزهای آخر ماه رمضان بودن که به ضیافت افطاری حرم مطهر دعوت شده بودیم عظمتی بود! روزانه 9000 نفر بر سر سفره کرامت رضوی می نشستند و ما خانواده چهارنفری هم دعوت شده بودیم. در این مراسم محمد حسین یا نی نی خودمون راه افتاد و این عکسها هم بعد از مراسمه که داداشی دست نی نی رو گرفته و ایوان طلایی امام رضا ع هم درخشان درخشانه   ...
26 مرداد 1392

یه ذره بین بده به من

می گن یه بابایی بچه شو با ذره بین نگاه می کرده بهش می گن داری چیکار می کنی می گه می خوام ببینم بچم وقتی بزرگ میشه چه شکلی می شه حالا یه ذره بین بده به من   ...
11 مرداد 1392

ماجرای دندون درآوردن نی نی

نی نی ما شش ماهش رو تموم کرده بود که غرولنداش شروع شد. بچم هی تب می کرد و من از مامان جون و مامانی راه درمان نی نی رو می پرسیدم. بالاخره از لثه های سرخ نی نی مرواریدهای کوچولو به زور اومد بیرون. نکته هیجان انگیزش تق تق کردن دندونای نی نی بود به لبه استکان. وای چه لذتی داره   ...
10 مرداد 1392